مسعود خوشطینت؛ امیر محبیان؛ مهدی نجفی افرا
چکیده
بشر از ابتدای حیات خود تا کنون به دنبال دلیلی برای مبدأ هستی است و این مسئله، زمینه مباحثه اندیشمندان را فراهم کردهاست. آنتونی فلو از جمله اندیشمندانی است که با تکیه بر قرینهگرایی و به دنبال واکاوی جهانبینی دینی، ابتدا به خداناباوری و سپس به خداباوری رویمیآورد. فلو با توجه به رویکردش، به دنبال قرائن علمی و تجربی برای باورهای ...
بیشتر
بشر از ابتدای حیات خود تا کنون به دنبال دلیلی برای مبدأ هستی است و این مسئله، زمینه مباحثه اندیشمندان را فراهم کردهاست. آنتونی فلو از جمله اندیشمندانی است که با تکیه بر قرینهگرایی و به دنبال واکاوی جهانبینی دینی، ابتدا به خداناباوری و سپس به خداباوری رویمیآورد. فلو با توجه به رویکردش، به دنبال قرائن علمی و تجربی برای باورهای خود بود که با توسل به همین رویکرد و چینش آن در قالب برهان غایتشناختی، در نهایت به خداباوری میرسد که واکاوی این قرائن موضوع این نوشتار است. در نتیجه آشکار خواهدشد که این دلایل علمی و تجربی تا اندازهای میتوانند قرائن مفیدی برای خداباوری باشند ولی ماهیت علم، نبود ثبات و دگرگونی است که سستی مهمی برای امور معرفتی قلمداد میشود. همچنین اگرچه فلو با توسل به آنها از یک خداباورطبیعی فراتر نمیرود، ولی به دخالت خداوند در طبیعت بعد از خلقت اشاره میکند که نشان دهنده نبود انسجام کافی اندیشه او بعد از دگرگونی عقیده است. در نهایت باید گفت که با توجه به خداباورِ طبیعی بودن او، خداباوریاش در عمل تفاوت چندانی با خداناباوری او ندارد.